English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6863 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
common parts U قطعات یدکی عمومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
repair parts U قطعات یدکی
spare parts U قطعات یدکی
parts U قطعات یدکی
common items U قطعات عمومی
common hardware U قطعات عمومی
common parts U قطعات عمومی
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
on board spares U قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion U رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work U عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles U بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling U بستن قطعات سوار کردن قطعات
bin storage U انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space U فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
general quarters U اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware U ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
interim overhaul U پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
general porpose U کارهای عمومی مصارف عمومی
general orders U دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
extra- U یدکی
alternates U یدکی
secondary U یدکی
alternated U یدکی
alternate U یدکی
extra U یدکی
extras U یدکی
auxiliaries U یدکی
auxiliary U یدکی
refill U یدکی
refilled U یدکی
refilling U یدکی
fail back U یدکی
spared U یدکی
refills U یدکی
spare U یدکی
alternate water terminal U باراندازابی یدکی
alternate aerodrome U فرودگاه یدکی
spareable U یدکی شدنی
stand by battery U باتری یدکی
supplementary position U موضع یدکی
auxiliary circuit U مدار یدکی
bingo field U فرودگاه یدکی
coarse sight U دوربین یدکی
secondary position U موضع یدکی
alternate position U موضع یدکی
alternate headquarters U قرارگاه یدکی
spared U اسباب یدکی
accessory U وسیله یدکی
accessory U لوازم یدکی
accessories U لوازم یدکی
spare U اسباب یدکی
hack chronometer U کرونومتر یدکی
filler depot U انبار یدکی
accessory equipment U تجهیزات یدکی
accessory equipment U وسایل یدکی
auxiliary equipment U وسایل یدکی
reserves U احتیاط یدکی
reserve U احتیاط یدکی
reserving U احتیاط یدکی
replacement part U قطعه یدکی
part U قطعه یدکی
part U اسباب یدکی اتومبیل
sustainer U سیستم خرج یدکی
alternate traversing fire U اتش یدکی سمتی
alternate traversing fire U اتش یدکی در سمت
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
hack chronometer U ساعت شماردقیق یدکی
auxiliary spark gap U دهانه جرقه یدکی
by pass U لوله یدکی جا گذاشتن
spares stock U موجودی لوازم یدکی
accessory box جعبه لوازم یدکی
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
spared U برای یدکی نگاه داشتن
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
spare U برای یدکی نگاه داشتن
to tow a vehicle [to a place] U یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
consolidated dining facility U تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
smithereens U قطعات
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
component drawing U رسم قطعات
chrestomathy U قطعات منتخب
chosen fragments U قطعات منتخبه
shell fragments U قطعات گلوله
chrestomathy U قطعات برگزیده
main members U قطعات اصلی
cable accessory U قطعات کابل
table of replaceable partes U فهرست قطعات
parts list U فهرست قطعات
chosen fragments U قطعات گزیده
end product U مجموعه قطعات
trilcgy U یا قطعات سه گانه
parts peculiar U قطعات مخصوص
parts peculiar U قطعات اختصاصی
shatter U قطعات شکسته
shatters U قطعات شکسته
web stiffeners U قطعات تقویتی
analecta U قطعات ادبی
bill of material U صورت قطعات
staff section U قطعات سمبه
flinders U قطعات شکسته
parts list U لیست قطعات
analects U قطعات ادبی منتخبات
cataloguing U لیست قطعات کاتالوگ
fragments U قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting U قطعات متلاشی خردکردن
fragment U قطعات متلاشی خردکردن
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
catalogue U لیست قطعات کاتالوگ
rebuild U نوسازی کردن قطعات
rebuilds U نوسازی کردن قطعات
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
nomenclature U نام گذاری قطعات
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
catalogues U لیست قطعات کاتالوگ
catalogued U لیست قطعات کاتالوگ
bitty U متشکل از قطعات ریز
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
assembles U سوار کردن قطعات
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
renovation U تجدید قطعات کردن
assembled U سوار کردن قطعات
assemble U سوار کردن قطعات
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
catalogs U لیست قطعات کاتالوگ
cataloging U لیست قطعات کاتالوگ
quadrat U به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantle U پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvaged U پیاده کردن کامل قطعات
shard U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
shards U شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order U دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismantling U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismount U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounting U پیاده کردن قطعات و وسایل
dismantled U پیاده کردن قطعات مونتاژ
component end item U قطعات و اقلام تجهیزات عمده
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
blocky U پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
dismantles U پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounts U پیاده کردن قطعات و وسایل
salvaging U پیاده کردن کامل قطعات
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
salvages U پیاده کردن کامل قطعات
phrasing U ترتیب بندی قطعات موسیقی
salvage U پیاده کردن کامل قطعات
wiggly block test U ازمون قطعات موج دار
weldment U قطعات بهم جوش خورده
disassembly U عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
boss U ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed U ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossing U ناف روی قطعات ریختگی قوز
beef cuts U قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
materiel history U خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
bosses U ناف روی قطعات ریختگی قوز
anthologist U متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
borescope U ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
collapsible form work U قالب قطعات پیش ساخته بتونی
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
overhauls U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
dices U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
foldboat U قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
overhauling U پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
recondition U نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
grout U بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
diced U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice U طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
Recent search history Forum search
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1ریاست عمومی اداره خدمات ملکی
1more technically difficult general ledger
1اموزش بستن قطعات دستگاه تاتو با تصویر
0عمومی
0 مرکل ترند رو چطور به فارسی ترجمه کنم؟
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com